یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح در فقه و حقوق اموال، جانشینی ورثه نسبت به اموال و حقوق مالی متوفی است که در نظام‌های حقوقی مختلف در قالب بحث ارث مورد تحلیل قرار می‌گیرد. در واقع از آنجا که اصولاً دارندگی اموال و حقوق مالی برای زندگان اعتبار می‌گردد، در فرض وفات شخص باید در جستجوی مالکین یا دارندگان جدیدی برای حقوق مالی متوفی بود.

 

 

 

طبیعی است در فرضی که متوفی دارای دیونی نبوده و وصیتی نیز ننموده است، ورثه به‌صورت بلامنازع مالک و دارندۀ اموال و حقوق مالی متوفی به محض وفات وی خواهند بود. لیکن در بسیاری از موارد، دارایی اشخاص محدود به دارایی مثبت (اموال و حقوق مالی) نمی‌گردد بلکه در مواردی در کنار اجزاء مثبت دارایی با اجزاء منفی (دیون) نیز روبه‌رو هستیم.

 

 

بنابراین علاوه بر ورثه، حقوق طلبکاران متوفی نیز مطرح است. همچنان‌که ممکن است متوفی در زمان حیات وصایایی را نیز برای پس از فوت خویش نموده باشد. حال سؤال اصلی این است که آیا ورثه به‌رغم وجود دیون و نیز وصایا به محض وفات شخص، مالکیت اجزاء مثبت دارایی وی را به‌دست می‌آورند یا اینکه مالکیت ورثه و انتقال حقوق مالی به ایشان پس از پرداخت دیون و اخراج وصایا خواهد بود؟ آیا در این میان میزان دیون متوفی تأثیری در پاسخ مسئلۀ مزبور دارد یا خیر؟

 

 

 

 

 

فهرست مطالب
بررسی فقهی حقوقی ترکه پس از فوت متوفی
چکیده
کلیدواژه‌ها
مقدّمه   
1- ترکه (مفهوم، اموال و حقوق تشکیل‌دهندۀ ترکه و حقوق متعلق به آن) 
1-1- مفهوم ترکه                           
2-1- اموال و حقوق جزء ترکه
1-2-1- اموال جزء ترکه
2-2-1- حقوق مالی جزء ترکه
- حقوق متعلق به ترکه
- نقد و بررسی نظرات فقهی در خصوص چگونگی مالکیت ورثه نسبت به ترکه
1-2- نظریۀ عدم مالکیت ورثه قبل از اخراج حقوق متعلق به ترکه
ادلۀ نظریه
نقد ادله
- نظریۀ عدم مالکیت ورثه در فرض استیعاب دیون
ادلۀ نظریه
نقد ادله
3-2- نظریه مالکیت ورثه به مجرد وفات مورث
بررسی ادلۀ نظریه
2- حقوق موضوعه
نتیجه‌گیری
منابع